بارادباراد، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 16 روز سن داره

پسمل قشنگ من و بابایی

اولین غصه های من

مامانی دلم گرفته رو شکمم چندتا خط قرمز کوچولو افتاده.خیلی ناراحتم با اینکه تو این مدت از بهترین کرم ضد ترک استفاده میکردم اما دلم داره خط خطی میشه و ۱ غصه به بقیه غصه هام اضافه کرده.آخه میدونی من همیشه به پوست صاف و قشنگم مینازیدممممممممممممم.اما حالا.............   هر چند که همه اینها عوارض بارداریه و برای مامان شدن باید خیلی چیزهارو تحمل کرد.میدونم که وقتی به دنیا بیای ۱ لبخندت تمام غصه هامو از یادم میبره.ناراحت نشی مامانی من یکم دلم گرفته نمیدونم شاید دارم افسرده میشم؟با اینکه همه چیز عالیه اما من نگرانم نگران اینکه نتونم از پس بزرگ کردنت بر بیام.میترسم من لوس و نازک نارنجی جا بزنم.به خدا بگو کمکم کنه تا مامان خوبی باشم پسرم. د...
2 آبان 1391

اتاق خالی....

پرنس کوچولوی من فقط ۶ هفته به اومدنت مونده و هنوز اتاقت خالیه.تازه رنگش تموم شده و مرتب و تمیز امادست تا وسایلت بیاد اما این فروشندههای بدقول هنوز نه پرده اتاقتو اماده کردند که بریمو بگیریم نه تخت و کمدتو.هرروز زنگ میزنمو هی وعده فردارو میدند.دیگه کلافه شدم شبها کابوس میبینم که به دنیا اومدی و اتاقت هنوز خالیه.دعا کن زودتر بیان کلی ذوق دارم واسه چیدنشون.....
25 مهر 1391

کمر درد

مامانی جدیدا خیلی کمرم درد میکنه اصلا نمیتونم پای کامی بشینم....پس ببخشید که دیر به دیر میام و وبلاگتو به روز میکنم.
25 مهر 1391

سکسکه

نینی جدیدا کارهای عجیبی تو دلم میکنی یه حرکت یا ضربه شایدم صدای ریز تو دلم .....   امروز کشف کردم اینا سکسکه است.خیلی با مزه است.
22 مهر 1391

وزن نینی تو هفته 6+30

سلام پرنس کوچولی من کلی اتفاق تو هفته پیش افتاده که اومدم برات تعریف کنم.....   اولیش سونو وزن تو بود که تو هفته ۳۰ (۱۹ مهر ۹۰)رفتیم پیش دکتر معینی و وزنتو اندازه گرفت.تو تو هفته ۳۰+۶ ۱۶۶۳ گرم بودی که از وزن طبیعی که نینیها باید تو این هفته داشته باشند ۹۰ گرم کمتر بودی که دکتر گفت مهم نیست.آخیییییییییییی عزیزم چقدر بزرگ شدی.تازه بابایی کلی فیلم گرفت از رو مانیتور.نمیدونم به نظرم شبیه من بودی لبای کوچولو چونه کوچیک.....خلاصه کلی خوشگلو ناز بودی عشقم. دومین اتفاق شب همون روزی بود که رفتیم سونو ..... رفته بودیم هایپر خرید که من طبق معمول این ۷/۸ ماه اخیر دستشویی لازم شدم و دستشویی رفتن همانا و خوردن زمین همانا.۱ لیزی خورد م او...
22 مهر 1391

محل کار بابایی

نینی امروز بابایی عکاسی داشت و منم از بعدازظهر پیششم . داره عکاسی اسپرت میکنه و تو کلی داری تو دلم بالا پایین میری...انگاری دوست داری بیای بیرونو به بابایی کمک کنی.یه موقعهایی کف پاتو محکم بالای نافم فشار میدی.یه جورایی شده بازی حدس بزن کجاشه؟با بابایی با لمس دلم سعی میکنیم حدس بزنیم که الان کدوم قسمت بدنتو داری فشار میدی...الان عمو فرهاد اینجا بود وقتی پاهاتو فشار میدادی بهش گفتم دستشو رو دلم بذاره و حس عمو بودنو تجربه کنه.کلی ذوق کرد.   ...
15 مهر 1391

عروسی خاله فاطمه

مامانی دیشب عروسی خاله فاطمه(دختردایی مامانجون)بود که مثل یک خواهر بزرگتر بود برام مهربونترین و دوستداشتنیترین دختر دنیا.....براش دعا کن که خیلی خیلی خوشبخت بشه.   پسملم نمیدونم از اون همه صدا کلافه شده بودی یا میخواستی بیای بیرونو عروسو ببینی!!!!!!!!!به هرحال انقدر خودتو منقبض کرده بودی که دلم درد گرفته بود و به مهناز جون گفتم معاینه کنه و گفت به خاطر صدا اذیت شدی و باسنتو محکم به دلم فشار میدی...بامزه بود اما دردنک....تازه کلی دوستههای کوچولوت میومدندو دستشونو رو دلم میذاشتند و میخواستند بدونند که الان کجای دلمی...خلاصه کلی ۲تاییمون مورد توجه بودیم و خوش گذشت.شبم موقع خواب تا ۲ ساعت انقدر خودتو به درو دیوار دلم میزدی که بابایی...
8 مهر 1391

بلاخره وسایل اتاقتو گرفتیم..........هورا

پسمل قشنگم بلاخره بعد از ۱ هفته که هرروز میرفتیم دنبال خرید تخت و کمد و با کلی سختگیری و وسواسهای من تونستیم وسایل اتاقتو بخریم.سرویستو از نمایندگی یاسمین گرفتیم و خیلی سادهست تقصیر بابایی از الان به فکر نوجوانیته و اینکه ممکنه از سرویس رنگی و بچه گونه زود خسته بشی.فکر کنم بابایی میخواد از همین الان از تو ۱ مرد قوی بسازه.به هر حال امیدوارم سرویستو دوست داشته باشی تو تختت بخوابی و خوابهای خیلی خوب ببینی.   راستی کالسکه و کریر هم از نینی سالن گرفتیم.آخر هفته هم قراره بریم خیابون بهار خورده ریزایی که مونده بگیریم. ۱خبر جدیدم اینه که مامانجون واست بلیز و شلوار بافته انقدره خوشگلههههههههههههههه.فقط حیف که بزرگه.فکر کنم سال دیگه بتونی ب...
26 شهريور 1391

سیسمونی

  پسر قشنگم دیروز با بابایی و عمو فرهاد و مریم جون رفتیم یافت اباد واسه خریدن تخت و کمدت..........مدلای قشنگ زیاد بود اما چیزی که خیلی دوستش داشته باشم پیدا نشد .کاشکی خودت بودی و نظر میدادی که چه مدلی دوست داری انتخابش خیلی سختههههه مامانی ...
20 شهريور 1391