بارادباراد، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 21 روز سن داره

پسمل قشنگ من و بابایی

خاله پارتی

1391/9/3 14:13
نویسنده : شبنم
165 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسمل کوچولو ......۱ هفته تا اومدنت مونده ومن پر از استرسم.انقدر که نمیتونم ذهنمو جمع و جور کنم و برات بنویسم.فقط اومدم که از آخرین اتفاقهایی که افتاده برات بگم......

 

۴شنبه مهمون داشتی خاله آزاده و خاله فرشته و یک سورپرایز بزرگ به اسم خاله فاطمه(چون اصلا انتظار دیدنشو نداشتم.......خیلی ذوق کردم با دیدنش)و یک عشق کوچولو به اسم آرتینا.....مهمونای خوشگلم اومده بودند دیدن من گامبالو و وسایل تو. کلی هم قربون صدقت رفتن و منم کلی ذوق کردم که وسایلتو دوست داشتن و به نظرشون قشنگ بود(آخه من سلیقشونو خیلی قبول دارم).راستی آرتینا جونم واست یه عروسک خوشگل کادو اورده بود که گذاشتمش کنار بقیه عروسکهات.شب هم چون بابایی رفته بود خونه دوستش مهمونی من با خاله ها رفتم خونشون و شام پیششون بودم و به یاد موقعی که کوچولو بودیم و دخترشون بودم کلی خوش گذروندیم.با خاله آزاده هم یک کتاب گندرو زیرو رو کردیم و واست دنبال اسم گشتیم اما به هیچ نتیجه ای نرسیدیم.و هنوزم تو بدون اسمی...............

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)