خلاقیتهای 13 ماهگی
تو این ماه چند قدم بدون کمک برداشتی یه سری افقی راه میری یه سری هم عمودی
کلی شیطون شدی و چون قدت بلند شده به ارتفاعات هم دست پیدا کردی و دیگه چیزی به اسم دیزاین تو خونمون وجود نداره (البته شما خیلی آقایی ،چون هرچیزیو که برمیداری آروم رو زمین میذاری و از دستت ولش نمیکنی تا بشکنه،خداروشکر وسایلم در امانند)تا حالا فقط 2 تا لیوان شکوندی که اونم ار یخساز یخچال انداختی قلک محک شکوندی و ظرف پنیرو از تو یخچال کشیدی بیرون که لب پر شد(البته همشون مال قبل 1 سالگیته الان مرد شدی و مراقب وسایل مامانی هستی)
به ددر میگی ابو(نمیدونم این کلمه رو چجوری اختراع کردی)
دو ده کلمه مورد علاقته راه میری و میگی دو ده نمیدونم داری میشمری یا منظور خاصی از این کلمه داری...
به بگیر میگی بجیر(البته خودم نشنیدم بابایی یه روز تو خواب بوده که دیده یه نینی گولو کارت و پولاشو از تو کیفش درمیاره و میذاره تو دستش و میگه بجیر...........حالا رویا دیده یا واقعیت نمیدونم........)
و در آخر اینکه دختر دوست بابایی (تابان3 ساله)همچین تو تولد بابایی بغل کرده بودیو صورتتو به صورتش چسبونده بودی که خدا آخرو عاقبتمونو بخیر کنه.