بارادباراد، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 27 روز سن داره

پسمل قشنگ من و بابایی

باراد در اولین محرم

1392/8/24 0:42
نویسنده : شبنم
129 بازدید
اشتراک گذاری

جوجویی امسال شما اولین بار بود که به صورت زنده محرم و دسته های عزاداری برای امام حسین دیدی و با تعجب و شگفت زده غرق اون همه ازدحام و حسین حسین گفتنای عزادارای امام حسین شده بودی.....پارسال درچنین روزی (البته تو سال قمری)شما هفته آخر زندگی جنینیتو سپری میکردی و تو شکم من با نجوای حسین گفتن و عزاداری آشنا شدی....اما امسال تو بغل بابایی بودی و همه چیزو با چشمات دیدی وقتی تو دلم بودی با صدای طبل و بلند مردم خودتو محکم میکوبیدی به دلم و من تجسم میکردم داری سینه میزنی اما امسال با شنیدن صداها پاهای کوچولوتو تکون میدادی و خودتو تو عزاداری سهیم کرده بودی،خلاصه که صحنه قشنگی بود لمس وجودت ،دیدن نگاهت و حس کردن احساست قشنگم.

راستی به جای تو کلی از امام حسین حاجت خواستمو ازش خواستم اگه حاجتمون به زودی زود براورده شد تو محرم سالهای بعد شربت بدیم................میدونم که امسال ارزومون براورده میشه،آخه از طرف تو از خدا خواستم و میدونم که تو اولین سال حضورت خدا بی نصیبت نمیذاره عشق مامان......دوست دارم.

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

خاله آزي
28 آبان 92 13:52
قبول باشه نازنين من