بارادباراد، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 27 روز سن داره

پسمل قشنگ من و بابایی

دومین مسافرت آقای باراد خان

1393/3/24 20:51
نویسنده : شبنم
275 بازدید
اشتراک گذاری

توی 18 ماهگی جوجه فسقلی من دومین مسافرت زندگیشو رفت این بار همسفرمون خاله سمیرا دایی مهدی و پارلا خانم بودند که مارو دعوت کردن به خونه بابای دایی مهدی تو رشت و ماهم که 1 سالی بود جایی نرفته بودیم تو تعطیلیهای خرداد با آغوش باز دعوتشونو قبول کردیم و به اونا که چندروزی زودتر از ما رفته بودند ملحق شدیم و کلی خوش گذروندیم جدا از ترافیک راه و اذیتی که تو تو راه شدی مسافرت خوبی بود (اخه حدودا 9 ساعت تو راه بودیم و توهم تایم زیادی تو صندلیت نمیشینی واسه همین تو بغل کلافه بودی)اونجا هم پسرعموهای پارلا ادرین که 6 ماه از تو کوچیکتره و ارین که 10 سالشه بودند وتوهم کلی باهاشون بازی میکردی و ذوق زده بودی از جای جدید.

عاشق دریا شدی اولین باری که گذاشتیمت کنار ساحل ترسیدی اما وقتی اب به پاهات خورد دیگه دریارو ول نکردی دوست داشتی بری تو آب، بابایی سرش گیج رفته بود از بس تورو میبرد جلوی دریا و تا موج میومد فرار میکردید تا خیلی خیس نشید.بعدشم کلی ماسه بازی کردی و از این همه چیزای جدید هیجان زده بودی.

کنار اسکله انزلی رفتیم ،جنگل رفتیم و یه طبیعت بکرو از نزدیک دیدی ،هوای خوب استنشاق کردی و 3رز جدیدو متفاوتو تجربه کردی..............اماااااااااااااااااا یه لقمه درست حسابی غذا نخوردی که من دلم خوش باشه.و کل سفرم داشتم از نخوردنت حرص میخوردم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پسندها (3)

نظرات (1)

خاله آزي
31 خرداد 93 10:07