خلاقیتهای 12 ماهگی
مرد کوچولوی مامان خیلی شیطون شده حالا دیگه چیزی به نام جای صعب العبور براش وجود نداره و برای رفتن به جاهایی که قدش به اونجا نمیرسه از هوشش استفاده میکنه و یه چیزی میذاره زیر پاش تا قدش بلند بشه و بتونه کارشو انجام بده عاشق کشو میز تلویزیونه و اونو میکشه جلو و میشینه توش گاهی هم میره بالاتر و قشنگ میچسبه به شیشه تلویزیون .....الان دیگه میتونه بدون کمک بایسته و سرگرمی شبهای من باباشه یه قلپ شیر میخوره با کمک شکم من یا خیلی هنر به خرج بده زمین بلند میشه چند دقیقه میایسته نانای میکنه، دست میزنه، بشکن میزنه و میخنده و بعد تلپی میافته زمین و دوباره و دوباره این کارو تکرار میکنه و با هربار ایستادنش ما کلی دست میزنیم و هورا میکشیم یه موقع هایی که نمیتونه زیاد بایسته و ما تشویقش نمیکنیم خودش برای خودش دست میزنه.......قربونش برم عسلموووووو.
صبحها که از خواب پا میشه اولین کاری که میکنه روشن کردن دی وی دی و نانای کردن با اهنگ بیبی انیشتنه.
به هر موجود کوچولویی که میبینه میگه نینی به آتیش میگه تیش و به چیزای خطرناک جیز.......دا به معنی دالیه و هروقت که کارم داشته باشه میگه بیا...........
وقتی بهش میگم موش شو سریع قیافشو شبیه موش کوچولوها میکنه....
خلاصه که عشقم خیلی بامزه شده و هرروز از داشتنش بیشتر حس خوشبختی میکنم.خدایا لطفا همیشه و همیشه مراقب جوجه قشنگم باش.
اینم موش من: